سلام . من ۲۹ سالمه و یه پسر دو ساله دارم. سه ساله ازدواج کردم و شوهرم همکارم بوده. در کنار هم زندگی خوبی داشتیم تا اینکه خواهرم رازی را برایم فاش کرد
متاسفانه حدود یک هفته ست که متوجه شدم شوهرم به خواهرم نظر داره و بهش پیشنهاد دوستی داده. خواهرم دانشجوه و این موضوع رو به من گفت. به من گفتش که از آبان پارسال شوهرم شروع کرده به پیام دادن و غیر مستقیم بهش ابراز علاقه کرده ولی خواهرم پسش زده و بهش گفته که این کار اشتباهه و عاقبت خطرناکی داره
تا هفته پیش که خواهرم اومده بود خونه ما و بخاطر اینکه راهش دور بود قرار شد شب خانه ما بماند و گویا آن شب بوده که شوهرم به صورت مستقیم بهش ابراز علاقه کرده و نصف شب یواشکی به اتاقش رفته و اونو بوسیده.
راستش اولش من خیلی شوکه شدم و نمیخواستم باور کنم چون شوهرم با عشق با من ازدواج کرده بود و هیچ وقت رفتارهای مشکوک نداشته و اهل خیانت نبوده و هیچ مشکلی مث این قضیه برایمان پیش نیامده بود. وقتی به شوهرم گفتم و ازش توضیح خواستم اون به خواهرم تهمت زد و گفت که اون شروع کننده بوده و درنهایت گفت که پشیمونم و قبول دارم که اشتباه کردم.
الان حدود یه هفته ست که من به بهونه بیماری پسرم خونه پدریم زندگی می کنم و واقعا نمیدونم باید چیکار کنم و چه رفتاری با شوهرم داشته باشم. کاملا هم شرایط طلاق رو دارم. ولی نمیدونم کار درستی هست از او جدا شوم یا باید بخاطر پسرم به زندگی برگردم و اگه برگرم چطور قبولش کنم و دوباره باهاش رابطه برقرار کنم وقتی این خیانت و در حقم کرده . لطفا با نظرات خود من و راهنمایی کنید